مطالب روان شناسي
نگارش در تاريخ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:متغير,پژوهش,مطالعات پژوهشي,تحقيق,آمار, توسط عليرضا نصيرزاده: «كارشناس ارشد روان شناسي عمومي»

مقدمه:

يكي از مباحث مهم تحقيق، انواع متغيرها و مقياس هاست. متغيرها در تعاريف مختلف، به عواملي اطلاق مي شوند كه ثابت نبوده، و در يك مجموعه(Collection) و يا در ارتباط با پديده هاي ديگر، مي توان آنها را جايگزين عوامل معيني كه هم مقدار باشند، كرد.

درباره مطالعات پژوهش، متغيرها عبارت است از عوامل تاثيرگذاري هستند كه نقش و ارزش و ميزان تاثير آنها ثابت نيست؛ اما در عين حال، مي توان اثرگذاري آنها را اندازه گرفت. از اين رو، متغيرها عواملي هستند كه بر پديده ها و بر يكديگر تاثير مي گذارند؛ ولي ارزش و ميزان تاثيرشان ثابت نيست و نقش آنها پايدار نيست اما قابل اندازه گيري هستند. بعد از شناسايي متغيرهاي تحقيق كه سنگ بناي پژوهش اند، چون اندازه گيري آنها به يك صورت ممكن نيست، لزوم پرداختن به مقياسها ضروري مي شود كه عبارتند از مجموعه قواعدي براي انتساب آزمودني ها به مقوله ها يا اعداد به آزمودني ها(كني، 2001) كه اين دو مبحث را در اين بخش پي مي گيريم.

سازه، مفهوم، متغير:

مفهوم(Concept)، تجريدي از رويدادهاي قابل مشاهده است كه معرف شباهت ها يا جنبه هاي مشترك ميان آنهاست. مفاهيم، واژه هايي انتزاعي هستند كه براي توضيح دادن و يا معنا دادن به تجربيات، از آنها استفاده مي كنيم؛ براي مثال: «پيشرفت تحصيلي»، مفهومي است كه مي توان آن را از طريق عملكرد(نمره هاي كلاسي) دانش آموزان در درسهاي مختلف، مشاهده كرد (كارور و ديگران، 1990).

برخي واژه ها مثل انگيزش، هوش، خود، اضطراب و قابليت اجتماعي، به صورت مستقيم قابل مشاهده نمي باشند. اين مفاهيم پيچيده كه در سطح بالايي از تجريد(انتزاع) قرار دارند، سازه(Construct) ناميده مي شوند. سازه ها غالباً از نظريه ها مشتق مي گردند. براي مثال: «قابليت اجتماعي»، يك سازه است؛ زيرا از يك سو به مهارتهاي اجتماعي، شناختي، و عاطفي، و از سوي ديگر، به فرايند اجتماعي شدن و تجريدهاي اجتماعي در روابط ميان فردي، اشاره دارد. مشاهده قابليت اجتماعي، تنها با ايجاد شرايط خاص و با كمك متغيرها، امكان پذير مي گردد (بازرگان و ديگران، 1385).

پس به مفاهيم انتزاعي و مشاهده ناپذيري كه از روي آثار آنها به وجودشان پي مي بريم، سازه گفته مي شود؛ مثل: هوشياري و اضطراب كه ما از علائم و رفتار يك فرد مي فهميم كه شخص، در حال حاضر هوشيار است يا مضطرب.

تعريف متغير:

متغير(Variable)، از نظر لغوي به معني چيزي است كه تغيير مي كند، اما در فعاليتهاي تحقيقي، متغير ويژگي هايي دارد كه بايد مورد مطالعه قرار گيرند و تعريف عيني آن، عبارت است از؛ ويژگي ها و خصايصي كه مقادير مختلفي را قبول مي كند و يا ارزش هاي مختلفي را مي توان به آنها نسبت داد. مثال: جنسيت، سن، ميزان درآمد، هوش، استعداد، و مذهب، نمونه هايي از متغيرها هستند (رمضان، 1388). همچنين متغير عبارت است از ويژگي واحد مورد مشاهده ، و يا كميتي است كه مي تواند از واحدي به واحد ديگر يا از شرايطي به شرايط ديگر، مقادير مختلفي را اختيار كند. به بيان دقيق تر مي توان گفت كه متغير، نمادي است كه اعداد يا ارزش ها به آن منتسب مي شوند؛ مثلا نمرات حاصل از آزمون پيشرفت تحصيلي، يك متغير است زيرا از فردي به فرد ديگر متفاوت است و يا حداقل تمام افراد، نمره يكساني از آن به دست نمي آورند.

تبديل مفهوم انتزاعي به تعريف عملياتي:

براي تبديل يك مفهوم انتزاعي به تعريفهاي عملياتي، بايد نكات زير را در نظر گرفت:

1-بررسي تعريفهاي عملياتي ارائه شده، براي پديده مورد نظر در تحقيقات قبلي.

2-انتخاب يا تدوين مناسب ترين تعريف عملياتي.

3-انتخاب بهترين شيوه اندازه گيري متغير تعريف شده.

در بيان تعريف عملياتي، اين سئوال نيز مطرح مي گردد: آيا تعريف عملياتي مورد نظر، معرف واقعي مفهوم يا سازه مورد مطالعه در تحقيق مي باشد؟ پاسخ به اين سئوال، اعتبار تعريف عملياتي را مشخص مي كند. به طور خلاصه، براي تعريف عملياتي يك سازه، بايد متغيرهاي معرفي را كه نشان گر اين سازه مي باشند، مشخص كرد.

انواع متغيرها:

متغيرها را مي توان به صورتهاي مختلف دسته بندي كرد. اين صورت ها عبارتند از:

1-متغير پيوسته و طبقه اي(گسسته يا ناپيوسته).

1/1- متغير پيوسته:

متغيري است كه قابليت اين را دارد كه مجموعه منظمي از ارزش ها يا مقادير را در محدوده معيني بپذيرد. هرچه ارزش يك متغير بيشتر باشد، به اين معني است كه در مقايسه با ارزش كوچكتر، مقادير بيشتري از خصوصيت مورد نظر را دارد. متغيرهايي مثل: وزن و قد كه مي توانند مقادير متفاوتي را به خود اختصاص دهند، متغير پيوسته ناميده مي شوند؛ مثلا وزن مي تواند مقاديري چون 60، 5/60، 75/60، كيلوگرم را به خود اختصاص دهد (مهريار، 1362).

1/2- متغير طبقه اي(گسسته يا ناپيوسته):

اين نوع متغيرها نمي توانند هر ارزشي را به خود اختصاص دهند؛ بلكه فقط مقدار مشخصي را به خود نسبت مي دهند. در اين نوع متغيرها، مقياس مورد استفاده، اسمي مي باشد و از قانون همه يا هيچ استفاده مي شود؛ مثلا در متغيرهاي جنسيت و تعداد فرزندان، يك شخص ممكن است مرد باشد يا زن. اگر مرد بود، زن نيست و برعكس. و يا اين كه تعداد فرزندان 2، يا 3، و يا ... مي باشد و نمي شود گفت كه تعداد فرزندان، 5/2 نفر است (پاشا شريفي، 1374).

2-متغيرهاي دو ارزشي و چند ارزشي:

متغيرها از نظر قبول ارزشها، به دو دسته متغيرهاي دو ارزشي(دو وجهي) و متغيرها چند ارزشي(چند وجهي) تقسيم مي شوند (كاتانزارو، 2001).

2/1- متغيرهاي دو ارزشي(دو وجهي):

به متغيرهايي گفته مي شود كه فقط دو ارزش و يا دو عدد را مي توان به آنها نسبت داد؛ مثل مرد و زن، زنده و مرده، شاغل و غيرشاغل. متغيرهاي دو ارزشي، خود به دو دسته زير تقسيم مي شوند:

2/1/1- متغيرهاي دو ارزشي حقيقي(واقعي):

اين متغيرها داراي دو ويژگي هستند كه هر دو به صورت واقعي وجود دارند؛ مثل زن و مرد، و زنده و مرده.

2/1/2- متغيرهاي دو ارزشي غيرحقيقي(ساختگي):

ويژگي هاي اين نوع متغير، ساختگي و اعتباري است؛ مثل قبولي و مردودي. چنان كه مشاهده مي شود، ويژگي قبول و يا مردود شدن، يك امر قراردادي است در حاليكه زن يا مرد بودن، يك ويژگي واقعي است.

2/2- متغيرهاي چند ارزشي(چند وجهي):

متغيرهايي هستند كه بيش از دو ارزش را به خود نسبت مي دهند؛ مثل سطح تحصيلات، ميزان هوش و رجحان مذهبي(مسلمان، كاتوليك، يهودي، زرتشتي، و غيره).

 

 

 

ادامه مطلب به زودي در همين صفحه

 

درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ
نگارش در تاريخ پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:اختلال هويت جنسي, جي آي دي, GID, توسط عليرضا نصيرزاده: «كارشناس ارشد روان شناسي عمومي»

در سبب شناسي دقيق اختلال هويت جنسي (GID) يا (Gender Identity Disorder) آنچه مورد بحث مي باشد اينست كه اين اختلال بيشتر بر روي پسر بچه ها متمركز است و جامعترين فرضيه روان تحليلگري معتقد است كه همانندسازي با جنس مخالف، ناشي از تعامل عوامل مزاجي مانند واكنشي بودن(نوع «مهار شده» خُلق) و عوامل محيطي مانند سوءرفتار، غفلت و حتي آسيب شناسي رواني خفيف والدين در طي دورة رشد، يعني هنگامي كه آگاهي از تفاوت جنسي وجود دارد اما اثبات خود و شيء هنوز به طور كامل ايجاد نشده است مي باشد.

ثبات خود و شيء كه معمولا بين ماههاي 24 و 36 زندگي به وجود مي آيد، يك موفقيت رشدي است كه در آن تصاوير ذهني از خود و مراقب در حافظه، رمز بندي مي شود. ثبات خود موفق به اين معناست كه كودك مي تواند عامل فشارزا را بدون از دست دادن احساس اين كه او كيست، تحمل كند. ثبات شيء به اين معناست كه كودك در شرايط فشار مي تواند تصوير دروني مراقبش را به عنوان منبع آرامش يادآوري كند يا به آن پناه ببرد. هنگامي كه قبل از تحقق اين رشدها، يك فقدان ضربه اي رخ دهد، كودك مي تواند احساس از خودش را از دست رفته بيابد و با اين احساس كه او ممكن است از زندگي باز بماند، گيج شود. كودك احساس امنيتي را آرزو مي كند كه از نزديكي جسمي و عاطفي با مادر ريشه مي گيرد. هنگامي كه اين نزديكي موجو نباشد، همانندسازي با جنس مخالف مي تواند مانند تنها جايگزين موجود احساس شود. همانطور كه فرضيه اي اظهار مي كند كه «كودك داشتن مادر را با مادر بودن، قاطي مي كند».

تجربه كودك از جنسيت (فكر مردانگي و زنانگي) به عنوان آغازين براي تحقق نوعي از خود جايگزين عمل مي كند، خودي كه در آن مادر فرا خوانده مي شود و احساس امنيت مربوط به او دوباره به دست مي آيد، احساسات پرخاشگري به جاي آشفتگي مرتبط مي گردند و براي كودك احساس از خود نسبتاً منسجم و قابل اعتمادي وجود دارد، هر چند كه محدودتر از آن است كه احساس مي كند. هنگامي كه كودك استفاده از چنين ساختاري را به عنوان يك پناهگاه استفاده مي كند، اين ساختار برايش بسيار مهم مي شود.

اختلال GID، نسبتاً نادر است و به نظر مي رسد كه استفاده از اين تشخيص در سالهاي اخير رو به كاهش است. پسرها نسبت به دخترها با فراواني بيشتري و مردان تقريباً 2 تا 3 بار بيشتر از زنان ارجاع مي شوند. شروع اين اختلال معمولا در خدود 2 تا 3 سالگي است و نوعاً با تجارب ضربه اي مانند جدايي، بيش تحريكي جنسي، يا عامل فشارزاي مربوط به مادر تشديد مي شوند و هميشه در زمينه اختلال در عملكرد خانوادگي بروز مي كند. اين كودكان نوعاً در حول و حوش زمان ورود به مدرسه به دليل نگراني والدين در مورد تداوم رفتار مغاير جنسي، افزايش ناراحتي به دليل محروميت از حقوق اجتماعي همسالان، حس افزايش يافتة تنهايي، عدم بلوغ اجتماعي، عدم تحمل ناكامي، اختلال در عملكرد مدرسه، اجتناب از مدرسه، يا فرار از مدرسه، ارجاع مي شوند. اگر چه آزمونهاي روان شناختي ممكن است همانندسازي با جنس مخالف يا الگوهاي رفتاري را معلوم كنند، هيچ آزمون تشخيصي اختصاصي براي اين اختلال وجود ندارد. كاريوتايپ گرفتن از كروموزوم هاي جنسي و هورمون ها فقط براي رد كردن وضعيت جسمي دو جنسي بودن بررسي مي شوند و فايده ديگري ندارند.

پسرهايي كه مبتلا به GID تشخيص داده مي شوند، با اشتغال ذهني واضح با فعاليتهاي زنانة سنتي مانند بازي با عروسكها، آرايش كردن، كشيدن تصاوير دخترها و شاهزاده هاي زيبا، علاقه به تصاوير تخيلي زنانه، و خانه بازي مشخص مي شوند. اين پسرها هنگام خانه بازي، معمولا نقش مادر را مي پذيرند و اداها و الگوهاي گفتاري زنانه را به كار مي برند. آنها نوعاً دخترها را به عنوان همبازي هاي ارجحشان انتخاب مي كنند. آنها همچنين ميل دارند كه از بازي هاي خشن و جست و خيز كردن، و ورزشهاي رقابتي اجتناب كنند و فقدان عمومي علاقه به بازي هاي كليشه اي پسرها را نشان مي دهند. آنها اغلب نظر خُلقي، احساس شكنندگي جسمي، اضطراب، گوش به زنگي در مواجهه با موقعيتهاي جديد، نيازهاي وابستگي قوي، حساسيت بيش از حد به عاطفه، ( براي مثال آنها هنگامي كه مادر را عصباني يا افسرده مي بينند، به طور اختصاصي جوياي مراقبت و جلب توجه كننده مي شوند)، آسيب پذيري به جدايي، فقدان و تمسخر، توانايي قابل توجه تقليد كردن، و حساسيت حسي به صدا، رنگ، جنس، بو، حرارت و درد را نشان مي دهند.

پسرهايي كه مبتلا به GID تشخيص داده مي شوند، ممكن است آرزوي دختر بودن يا ادعاي اينكه آنها در طي رشد يك زن خواهند شد، را بيان كنند. بسياري از آنها ملال كالبدشناسي كه به عنوان بيزاري از آلت تناسلي بروز مي كند را تجربه مي كنند. آنها ممكن است به ادرار كردن در حالت نشسته اصرار كنند و با فشار دادن آلت تناسلي در بين پاهايشان، به نداشتن آن وانمود كنند. آنها ممكن است آرزوي برداشتن آلت تناسلي يا داشتن مهبل را داشته باشند. ممكن است تعدادي از پسرهاي مبتلا به اين اختلال هرگز ادعاي روشني در مورد آلت تناسلي خود نداشته باشند، ولي ممكن است ديدن آلت تناسلي شان در حمام، موجب شود كه آنها آرزوي دختر بودن را بكنند.

دخترهايي كه مبتلا به GID تشخيص داده مي شوند، نگرش منفي شديد نسبت به لباسهاي سنتي زنانه، آرزوي ناميده  شدن به اسامي پسرانه، همانندسازي با چهره هاي قدرتمند مردانه، ترجيح دادن پسرها به عنوان همبازي و علائق مشترك پسرانه در ورزشهاي تماسي. دخترهاي مبتلا، علاقه كمي به عروسكها يا ساير بازي هاي سنتي دخترانه نشان مي دهند و ممكن است به ادرار كردن در حالت ايستاده اصرار كنند و ادعا كنند كه آلت تناسلي مردانه دارند، آرزوي رشد نكردن سينه ها و قاعده نشدن را بيان كنند و ادعا كنند كه آنها در طي رشد، يك مرد خواهند شد.

اشتغال ذهني با ظاهر در نوجوانان و بزرگسالان ممكن است به خود درماني با هورمونها و به ندرت به خود اضافه كردن يا برداشتن آلت تناسلي منجر شود. در اين افراد مشكلات ارتباطي، صدمات تحصيلي، كاري، و اقدام به خودكشي شايع مي باشد. بزرگسالاني كه مبتلا به GID تشخيص داده مي شوند، نوعاً به عنوان عضوي از جنس موافق شان راحت عمل نمي كنند. آنها ممكن است با آرزوي زندگي كردن به عنوان جنس مخالف را به كار بگيرند، و در جستجوي دستكاري هورموني يا جراحي بدنشان باشند. اضطراب و افسردگي، بيماري هاي همزمان در بزرگسالان هستند و اختلالات شخصيت در مردان، شايع تر است.هورموني ود اضافه كردن يا برداشتن رشد نكردن سينه ها

درمان GID، روان درماني روان پويشي است كه بر به دست آوردن رهايي از مهارها و محدوديتهاي من(Ego) كه اغلب اختلال را مشخص مي كنند، متمركز مي باشد. به هر صورت اين كودكان، نوعاً در درمان نيازي قوي به درك شدن، نيازهاي مهم پذيرفته شدن از جانب ديگران، و ظرفيت براي بيان تجارب دروني به صورت استعاره را نشان مي دهند.

اكثر پسرهايي كه مبتلا به GID تشخيص داده مي شوند با تاخير دير هنگام، جنسيتشان را مي پذيرند. علاوه بر اين، دو سوم از پسرهايي كه مبتلا به اين اختلال تشخيص داده مي شوند، گرايش به همجنس گرايي پيدا مي كنند، هر چند كه آنها زير گروه كوچكي از پسرهاي همجنس گراي اصلي را معرفي مي كنند.

به هر حال براي اطمينان از تشخيص GID ، وجود دو جزء ضروري است(بر اساس DSM-IV-TR):

1-        1- همانند سازي قوي و دائمي با جنس مخالف (ميل به بودن يا اصرار بر اين كه جنس ديگري است) و اين مربوط به مسائل مربوط به فرهنگي نمي باشد.

2-    2- ناراحتي دائمي در مورد جنس تعيين شده فرد يا حس عدم تناسب در نقش جنسي آن جنس با شواهدي از ناراحتي يا اختلال باليني قابل توجه در عملكرد اجتماعي، شغلي و يا ساير زمينه هاي عملكردي.

درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ
نگارش در تاريخ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:روش مطالعه,مطالعه,محصل,دانشجو,, توسط عليرضا نصيرزاده: «كارشناس ارشد روان شناسي عمومي»

بهترین روش از روشهای مطالعه:

 

1-    پیشخوانی کردن همراه با موضوع یا عنوان.

2-    طرح سئوال.

3-    خواندن.

4-    به خود پس دادن.

5-    آزمون.

 

پیشخوانی کردن همراه با موضوع یا عنوان:

 

این قسمت ، بسیار مهم می باشد و برای خواننده نشان می دهد که چه جملاتی از متن برای مطالعه ، مهم می باشد. این قسمت ، به خواننده در طبقه بندی جملات و مطالب مهم کمک می کند و او را از سردرگمی در مورد خواندن مطالب ، نجات می دهد. همچنین این قسمت ، خواننده کتاب را در تداعی موضوعات یاری می نماید. پیش خوانی کردن همراه با موضوع یا عنوان در تیتر اول یک یا چند پاراگراف ، با خطی درشت مشخص می باشد. یا اینکه در بسیاری از کتابها ، این قسمت در بخش عناوین کتاب ، کاملا مشهود است ولی امکان دارد که در بعضی از کتابها بصورت خلاصه نوشته شود که در این مواقع بهتر است که این قسمت را در داخل مطالب جستجو کرد.

روش پیشخوانی کردن همراه با موضوع یا عنوان ، به خواننده کمک میکند تا بهتر بتواند در روش بعدی یعنی طرح سئوال ، عمل نماید.

 

طرح سئوال:

 

اگر توانسته باشیم در قسمت پیشخوانی کردن همراه با موضوع یا عنوان بهتر عمل کنیم ، جملات انتخاب شده ، خود را نمایان می کنند. لذا این جملات را که بیشتر به صورت خبری می باشند ، میتوانیم به دو صورت بنویسیم:

1-  می توانیم عین جمله انتخابی را از متن استخراج کرده و در برگی دیگر کپی نماییم و یا اینکه روی آن با ما ماژیک مخصوص علامت زن ( فسفری ) ، علامت بزنیم. لازم به توضیح است که اگر عین جمله را کپی کنیم و یا علامت بزنیم ، این جمله یک جملة خبری است.

2-  می توانیم برای آن جمله خبری ، سئوالی طرح کنیم. سئوال باید بسیار شفاف و واضح باشد. لذا در صورت طرح سئوال ، تغییراتی در جمله بوجود می آید ولی ماهیت و اصل آن ثابت می باشد.

*    بسیاری از یادگیرندگان به دلیل راحتی کار ، فعالیت شماره 1 را انتخاب می کنند که این براساس سلیقة به یاد سپاری خود یادگیرنده است.

*        اما به نظر بنده براساس تجربیاتم ، هر دو روش در کنار یکدیگر بسیار سودمند خواهد بود.

 

خواندن:

 

این قسمت ، براساس تدوین یک برنامه زمان بندی شده توسط یادگیرنده می باشد. برای این قسمت جهت کاهش وسواسیت مطالعه ، بهتر است ساعت بخصوصی را برای خواندن در نظر نگیریم چراکه این کار باعث می شود تا اگر درصورتی که نتوانیم بخشی را سرساعت مطالعه کنیم ، دچار اضطراب، نگرانی و تشویش خاطر و حتی پرخاشگری شویم. هدف از خواندن در این قسمت عبارتست از:

1-    براساس برنامه ریزی زمان بندی شده توسط یادگیرنده یا خواننده باشد.

2-    از حفظ کردن در زمان خواندن پرهیز نماییم.

3-    بدانیم که چه جملاتی را باید بخوانیم و آنها را برای زمان امتحان ، انتخاب نماییم.

 

*    لازم به توضیح است که تا اینجا ، مربوط می شود به طبقه بندی عناوین و جملات انتخابی. در بخش بعدی یعنی به خود پس دادن و آزمون ، خواننده می تواند وارد زمان مرور و به یادآوری مطالب شود.

*    برای بخش به یادآوری مطالب ، تکنیکهایی با استفاده از رایانه و غیره وجود دارد که مفصلاً توضیح داده خواهد شد.

 

مثال برای سه روش اول:

 

اختلال تیک ژیل دولاتوره                  (قسمت عنوان یا موضوع مطلب)

 

*ژیل دولاتوره در توصیفی جالب توجه ، اظهار داشته است که این اختلال ، از اوایل دوره کودکی در قالب تیک های حرکتی و موقتی ( گذرا ) ساده ای مانند پلک زدن و تکان های سر ، شروع می شود با وجود اینکه ممکن است به صورت گذرا پدید آمده و خاموش شوند ، لیکن نهایتاً حالت پایدار پیدا می کنند و اثرات جانبی بر روی کودک و خانواده او به وجود می آورد.

 

**پاره ای از مولفان در فهرست کردن تیک های حرکتی ، از اصطلاح « نوکی- دمی » بهره جسته اند و منظور آنان ، تیک هایی است که در قسمت های سر ، گردن ، شانه ، بازوها ، و تنه ظاهر میشوند.البته چنین دوره هایی قابل پیش بینی نیست و همین که نشانه های اختلال گسترش می یابد، تیک های حرکتی ممکن است ظاهر شوند که فقط با حالات مکرر متعدد تشخیص داده میشوند.

 

***این اختلال که ابتدا با نشانه های حرکتی و 1 تا 2  سال بعد با علائم صوتی شروع می شوند ، معمولاً ویژگی های ساده ای دارند مانند سرفه کردن ، صاف کردن گلو.در اختلال تیک ژیل دولاتوره ، معمولاً نشانه های صوتی پیچیده تر مانند پژواک گویی ، مکرر گویی ، و فحش و ناسزا گفتن همچون تغییرات چشمگیر و ناگهانی در آهنگ ، درجه ، و حجم صدا در موارد کمی اتفاق می افتد.

 

-    همانطور که ملاحظه می کنید ، این مطلب نشان دهندة اختلالی است به نام « ژیل دولاتوره ». لذا دوستان باید براساس عنوان مطلب ( اختلال ژیل دولاتوره ) که با رنگ طوسی مشخص گردیده ، مطالب انتخابی خود را از داخل متن ، مشخص کنند.

-        در بعضی موارد ممکن است کل پاراگراف یا متن ، مهم باشد.

-    جملات انتخاب شده از مطلب بالا ، با رنگ طوسی مشخص شده است. لازم به توضیح مجدد می باشد که آن دسته از جملات را براساس عنوان مطلب انتخاب کنید که به صورت جمله خبری بوده لذا بتوان برای آن ، سئوال طرح نمود. این تذکر می تواند شما را در انتخاب جمله، یاری نماید.

- به هر حال، مطالب انتخابي از متن، بايد بر اساس عنوان(اختلال ژيل دولاتوره)‌ باشه.

 

تغییرات جمله خبری انتخاب شده از مطلب مربوط به اختلال ژیل دولاتوره:

 

پاراگراف اول:

 

-        اختلال ژیل دولاتوره ، از اوایل دوره کودکی شروع می شود.

-        شروع اختلال ژیل دولاتوره ، به صورت تیک حرکتی ساده و گذرا می باشد.

-        تیک های حرکتی ساده عبارتست از: پلک زدن و تکانهای سر.

-        اختلال ژیل دولاتوره ممکن است که به صورت گذرا پدید آمده و خاموش شود.

-        نهایتاً اختلال ژیل دولاتوره ، حالتی پایدار پیدا می کند.

*        همانطور که دقت کردید ، برای پاراگراف اول ، 5  جمله تغییریافته ، انتخاب گردید.

 

پاراگراف دوم:

 

-        در اختلال ژیل دولاتوره ، اصطلاح « نوک- دمی » برای تیک های حرکتی به کار می رود.

-        در اختلال ژیل دولاتوره ، محل وقوع تیک های حرکتی ، در قسمتهای سر ، گردن ، شانه ، بازوها ، و تنه می باشد.

*        برای پاراگراف دوم ، 2  جمله تغییریافته ، انتخاب گردید.

 

پاراگراف سوم:

 

-        علائم اولیة اختلال ژیل دولاتوره ، به صورت نشانه های حرکتی است.

-        اختلال ژیل دولاتوره ، 1 تا 2  سال بعد ( از زمان شروع ) به صورت نشانه یا علائم صوتی ظاهر می شود.

-        نشانه یا علائم صوتی سادة اختلال ژیل دولاتوره ، به صورت سرفه کردن و صاف کردن گلو می باشد.

-    نشانه یا علائم صوتی پیچیدة اختلال ژیل دولاتوره ، به صورت پژواک گویی ، مکرر گویی ، فحش و ناسزا گفتن بروز می کند.

*        برای پاراگراف سوم هم 4 جمله تغییر یافته ، انتخاب گردید.

 

طرح سئوال برای مطلب اختلال ژیل دولاتوره ، با استفاده از جملات انتخابی تغییریافته:

 

پاراگراف اول:

 

-        وقوع اختلال ژیل دولاتوره در انسان ، چه زمانی است؟

-        اختلال ژیل دولاتوره در انسان ، در چه زمانی خود را نمایان می سازد؟

-        شروع اختلال ژیل دولاتوره ، به صورت چه نوع تیک هایی می باشد؟

-        تیک های موجود در اختلال ژیل دولاتوره در زمان شروع این اختلال ، از چه نوعی است؟

-        در اختلال ژیل دولاتوره ، پلک زدن و تکان های سر ، جزو کدام نوع از تیک ها می باشند؟

-        تیک های ساده ای چون پلک زدن و تکان های سر ، جزو کدام یک از اختلالات تیک ها می باشد؟

-    این تیک ممکن است به صورت گذرا پدید آمده و خاموش شود اما نهایتاً حالتی پایدار پیدا می کند. متن فوق ، مربوط به توصیف کدام یک از اختلال های تیک می باشد؟

  

*        همانطور که مشاهده می کنید ، برای پاراگراف اول ، 7  سئوال متنوع طرح گردید.

 

پاراگراف دوم:

 

-        در اختلال ژیل دولاتوره ، اصطلاح « نوک- دمی » برای توصیف کدام نوع از تیک ها به کار میرود؟

-        در اختلال ژیل دولاتوره برای توصیف تیک های حرکتی ، از چه نوع اصطلاحی استفاده میشود؟

-        اصطلاح « نوک- دمی » در توصیف تیک های حرکتی ، در چه نوع اختلالی مرسوم است؟

-        در اختلال ژیل دولاتوره محل وقع تیک های حرکتی ، در چه قسمتهایی از بدن می باشد؟

-        تیک های مربوط به قسمتهای سر ، گردن ، شانه ، بازوها ، و تنه ، مربوط به چه نوع از انواع تیک ها می باشد؟

-        تیک های حرکتی موجود در قسمتهای سر ، گردن ، شانه ، بازوها ، و تنه ، مربوط به کدام نوع ازاختلالات تیک می باشد؟

 

*        برای پاراگراف دوم ، 6  سئوال متنوع طرح گردید.

 

پاراگراف سوم:

 

-        نشانه های اولیة اختلال ژیل دولاتوره ، به چه صورتی بروز میکند؟

-        تیک های حرکتی موجود در اختلال ژیل دولاتوره ، جزو کدام نوع از نشانه ها می باشد؟

-        نشانه های صوتی اختلال ژیل دولاتوره ، چند سال بعد از زمان شروع آن ظاهر می شود؟

-        1 یا 2  سال بعد از شروع اولین نشانه های اختلال ژیل دولاتوره ، نشانه ها به چه صورتی ظاهر می شود؟

-        سرفه کردن و صاف کردن گلو ، جزو کدام یک از نشانه های اختلال ژیل دولاتوره می باشد؟

-        پژواک گویی ، مکررگویی ، فحش و ناسزا گفتن ، جزو کدام یک از نشانه های اختلال ژیل دولاتوره می باشد؟

*        برای پاراگراف سوم هم 6  سئوال متنوع طرح گردید.

 

استفاده از تکنیک برای مرور:

 

-        استفاده از دفترچه یا فلاش کارت.

-        Powerpointاستفاده از تکنیک رایانه ، بنام سیستم .

-        MP3استفاده از روش های ضبط صدا با استفاده از سیستم های مربوط به دستگاه

 

استفاده از آزمون:

 

این قسمت ، مربوط به همان سئوالاتی است که در قسمت طرح سئوال گنجانده شد. سئوالات مربوطه را می توان در یک دفتر جداگانه نوشت تا بعداً به آنها پاسخ داده شود.

 

نویسنده: علیرضا نصیرزاده « كارشناس ارشد روان شناسی عمومی »

1388

 

درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ